به حال شده است يك بازي با سبك خاص را تجربه كنيد كه خود باعث بوجود آمدن سبك جديدي ميشود؟ شايد بهتر باشد سوال به شكل ديگري مطرح شود؛ آيا بازياي را تجربه كردهايد كه از دل يك سبك، با سبكي جديد بر ميخيزد؟
مسلما اينطور بازيها نادر هستند و همين موضوع باعث محبوبيت آنها براي مخاطبين خاص ميشود. L.A. Noire يكي از اين بازيهاست. شايد RockStar تا به حال بازيهاي متفاوت و بسيار موفقي را عرضه كرده باشد اما L.A. Noire با همه آنها متفاوت است. شركت R* در ساخت بازيهاي اكشن Open World بدون شك رقيب ندارد اما اين بازي حد و مرزها را هم فراتر برده است.
سبك L.A. Noire در همان ابتدا اكشن ماجراجويي ذكر شده بود؛ اما حالا كه بازي عرضه شده ميبينيم كه در قلب بازي چيزي بسيار بيشتر از اين با خود براي بازيكنان به همراه دارد.
شخصیت اول؛ Cole، یک افسر وفادار و قسم خورده است که شخصیتی متزلزل، غیرقابل پیش بینی و البته غیرقابل تحمل دارد. همیشه برای فهمیدن بیشتر و حل پروندههای جدیدتر تشنه است و میخواهد که عدالت را به طور کامل در همه جا برقرار کند. به همین دلیل هم در بیشتر مواقع برخورد مناسبی با او نمیشود. غیر از Cole شما با شخصیتهای بسیار متفاوتی از مجرمین گرفته تا کارآگاهها و مزدوران مثل Jack Kelso و Monroe آشنا میشوید.
تمام پروندهها داستانی خاص با خود دارند که از نهایت جزئیات ممکن بهره میبرد و شما مجبور خواهید بود به تمام آنها توجه کنید. نکته جالب دیگر در مورد داستان بازی این است که همواره روندی خطی را دنبال نمیکند؛ بلکه یک بازی با آزادی کامل است. شما یک کارآگاه هستید. در درجه اول حل شدن پروندهای که روی آن کار میکنید برای شما اهمیت دارد و مهم نیست که آن را چگونه به پایان میرسانید.
دیالوگهایی که برای شخصیتها درنظر گرفته شده است نقش خود را در جذابتر نشان دادن داستان عالی و بینظیر ایفا میکنند؛ همچنین گیمپلی بازی که به شکلی عجیب با داستان عجین شده است.
مانند همه کارآگاهها شما باید در طول بازی صحنههای جرم را بگردید و دنبال مدرک باشید. مانند همه آنها باید از مجرمین یا مظنونین اعتراف بگیرید و باز هم مانند همه آنها باید درگیر تیراندازی بشوید و بدنبال مجرمان بدوید. شاید فکر کنید این بازی هم مانند بقیه بازیهای R* شامل گشت و گذار و ماموریتها مختلف میشود اما اینطور نیست. در L.A. Noire شما یک گیمپلی کم سرعت اما هیجان انگیز و پر از معما را تجربه میکنید که با سبک اکشن سرعتی مخلوط شده است.
مطمئنا کلماتی که در کنار هم چیده شدهاند با هم در تضاداند اما این چیزیست که L.A. Noire به شما معرفی میکند. شاید بهتر باشد این بازی را به یک فیلم تشبیه کنم تا تجربه آن ملموستر باشد. بهرحال چیزی که در این بازی وجود دارد، تا به حال در هیچ بازی دیگری دیده نشده است. شاید فکر میکنید کارآگاه بودن ساده است. اما داستان به این شکل است که شما به یک صحنه جرم میروید، مدرک جرم را پیدا میکنید و متهم را به بازداشتگاه میبرید و مجبور میشوید از او اعتراف بگیرید! بعد متوجه میشوید که او اصلا مقصر نبوده و باید رد مجرم را در جایی دیگر پیدا کنید.
این بدون فرمول بودن بازی است که بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد و آن را جذاب میکند. اول از همه با صحنات جرم شروع میکنیم. در اوایل بازی شما با صحناتی کوچک و مدارک جرم ابتدایی و مجرمین ابتدایی مواجه میشوید. همین طور که بازی جلوتر میرود پروندهها سنگینتر، صحنات جرم بزرگتر، داستان پیچیدهتر و البته مجرمین باهوشتر میشوند. پروندهها از پیدا کردن یک اسلحه گرفته تا قتلهای زنجیرهای زنان میانسال متنوع اند! هر صحنه جرم تعداد زیادی اشیا مختلف دارد که باید توسط شما مشاهده بشوند. این شی میتواند یک اتومبیل خونی باشد یا یک کاغذ کوچک در یک خانه به هم ریخته. شما باید همهجا را زیر و رو کنید تا مدرک پیدا شود.
پس از مشاهده اگر توانستید ارتباطی بین آن شی و پرونده بیابید، Cole آن را در دفترچه یادداشت خود ثبت میکند و هروقت که خواستید میتوانید به آن دسترسی داشته باشید. پس از مشاهده صحنه جرم و دیدن اشیای داخل آن نوبت به حرف زدن با مظنونین و شاهدان میرسد. این قسمت بازی واقعا نوآورانهترین و بدون تردید بهترین قسمت بازی است. به کمک تکنولوژی بازیسازی جدیدی به نام MotionScan کوچکترین حرکت عضلات صورت در بازی وجود دارد و همین باعث میشود شما بتوانید بسیار بیشتر با شخصیتهای پروندهها و در نتیجه داستان بازی تعامل داشته باشید.
به هنگام یک اعتراف گرفتن ساده، Cole دفترچه خود را باز میکند و سوالی میپرسد. شما باید به هنگام جواب دادن مظنون به حرکات صورت و روحیه او توجه کنید و بفهمید که آیا او راست میگوید یا دروغ. پس از حرف زدن مظنون 3 گزینه برای شما ظاهر می شود؛ اول اینکه او راست می گوید، دوم اینکه شما شک دارید و او همه چیز را نمی گوید و سوم این که شما یقین دارید که او دروغ می گوید و باید برای دروغ او مدرک داشته باشید.
معمولا برای هرپرونده 3 یا 4 پرسش وجود دارد که با قضاوت درست شما می توان از آن پرسشها اطلاعات بسیاری جمع آوری کرد. اگر نتوانید در پرسش و پاسخ موفقیت داشته باشید، مجبور میشوید مظنون را تعقیب کنید یا متوسل به زور شوید. این خود نکته بسیار جالب و زیباییست که روند پیگیری پروندهها را بسیار جذاب میکند.
همه چیز به این برمیگردد که شخصیت مضنون چگونه است و این یعنی گیمپلی گره خورده به داستان بازی! بخش دیگر بازی مربوط به تیر و تیراندازی است که بخش کوچکی هم نیست. در بیشتر پروندهها مجبور خواهید شد با تعداد زیادی از افراد مزدور و قاتل درگیر شوید. خوشبختانه گانپلی بازی بسیار واقع گرایانه است (مانند Mafia2).
در بازی سیستم خون وجود ندارد. اسلحههای متنوعی هم از شاتگان پامپ اکشن گرفته تا ریولور 27 میلیمتری و بیشتر اسلحههای جنگ جهانی دوم در بازی وجود دارد. یک سیستم کاورگیری و نشانه روی بسیار ساده هم در بازی تعبیه شده که کار را برای شما راحت می کند. نمیتوان گفت بخش تیراندازی به اندازه بخش کارآگاهی بازی بزرگ است اما خیلی هم با آن فاصله ندارد. سیستم مبارزه تن به تن بازی دقیقا مشابه آن چیزی است که در GTA IV دیدیم و چیزی بیشتر از آن ندارد.
اتومبیل رانی بازی هم چیز بسیار زیادی ندارد اما بسیار روان و ساده است و هیچ ایرادی نمیتوان بر آن وارد کرد. آخرین نکته در مورد اکشن بازی صحنات Chase & Run است. در بعضی پروندهها همین که با مظنون صحبت میکنید او پا به فرار میگذارد و برای همین مجبور میشوید او را دنبال کنید تا در یک بن بست به او دست بند بزنید. بسته به شخصیت فرد ممکن او بسیار بدود و مقاومت کند و البته ممکن است پس از مدتی فرار یک نفر را هم گروگان بگیرد تا گیر پلیس نیفتد! اینهم یکی دیگر از صحنههای زیبای بازی است. در آخر هم باید به لس آنجلس دهه 50 که توسط R* بازسازی شده اشاره شود که بسیار بسیار زیباست.
شهر در بزرگترین ابعاد خود و با بهترین جزئیات ممکن ساخته شده است و شهر زندهی هالیوودی را برای شما تداعی میکند. در سطور بالاتر به بسیاری از نکات مثبت و ویژه بازی اشاره شد که تا به حال آن را در هیچ بازی دیگر ندیده بودیم اما این بازی شاهکار نیست و معایب خود را دارد. از این معایب میتوان به محدود بودن بسیار زیاد پروندهها در ابتدای بازی اشاره کرد که واقعا هیچ چیزی با خود ندارد. دومین مشکل بازی راهنمایی بیش از حد آن است که در بعضی موارد واقعا هیجان را از بین میبرد.
مشکل آخر هم این است که ارزش تکرار بازی به جز در مواردی معدود واقعا پایین است چون به غیر از چند پرونده بزرگ، بقیه تکراری هستند و شما داستان همه آنها را میدانید. با وجود این 3 مشکل، بازی بسیار زیبا است و هیچ چیزی از ارزشهای آن و نوآوری بینظیرش کم نمیکند. با وجود تنها 21 پرونده مختلف بازی طولانی است و شما در بعضی پروندهها شاید 2 تا 3 ساعت باید درگیر مسئله باشید. غیر از این پروندهها شما میتوانید با Dispatch به مکالمات گشت پلیس گوش بدهید و ماموریتهای ساده خیابانی انجام بدهید. تعداد این ماموریتها زیاد است و در بیشتر جاهای شهر موجود اند. کافیست برای مرکز اعلام آمادگی کنید و راهی هدف شوید.
مدلینگ در نوع خود عالی است اما اگر کمی بیشتر روی تکسچرها کار میشد، نتیجه بسیار بهتر بود. موتور گرافیکی تقریبا همان موتور GTA IV است و همان مشکلاتی که با Draw Distance در آن بازی وجود داشت، در این بازی هم وجود دارد. نورپردازی بازی چیز خاصی نیست و بسیار ساده است. باگهای گرافیکی اغلب در صحنههای بسیار بزرگ مشاهده میشود اما به هیچ وجه توی ذوق نمیزند و مشهود نیست. مدلسازی فضای سبز میتوانست بهتر باشد اما بد هم نیست چون زیاد جلب توجه نمیکند. اما در عوض مدلینگ صورت و بدن کاراکترها و همچنین اتومبیلها عالی است. در کل L.A. Noire میتوانست اثر بسیار بهتری از نظر گرافیکی باشد اما در همین حد هم عالی است.
صداگذاری بازی از هر نظر عالی است و کوچکترین مشکلی در آن دیده نمیشود. انتخاب موزیکهای بازی به بهترین وجه ممکن انجام شده است و اصلا نمیتوان آن را با بازی دیگری مقایسه کرد. دوبله بازی هم با صداهای پخته و بسیار خوبی انجام شده که به بازی روح خاصی میبخشد. در کل بخش صداگذاری کاملترین بخش بازی است.
در یک جمع بندی کلی میتوان گفت L.A. Noire یکی از متفاوتترینهای امسال است. البته یکی از بهترینهای امسال هم هست. هرکسی از این بازی خوشش نمیآید اما اگر کمی حس کنجکاوی داشته باشید و کمی هم انگلیسی بدانید، عاشق این بازی خواهید شد. این بازی با هر پروندهاش سرگرمی جدیدی را فراهم میکند اما اگر اشکالات کوچک آن هم برطرف میشد، دیگر حرف نداشت. پیشنهاد میشود اگر بازی کردن را جز کشت و کشتار میبینید و علاقه به حل کردن معما دارید، این بازی را حتما تجربه کنید.
صاويري از محيط بازي :